دریای زندگی

کفشهایم را می پوشم و در زندگی قدم می زنم ... من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد ... آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کر کند ... زندگی به سادگی رفتن است ! به همین راحتی ... زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد ...

دریای زندگی

کفشهایم را می پوشم و در زندگی قدم می زنم ... من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد ... آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کر کند ... زندگی به سادگی رفتن است ! به همین راحتی ... زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد ...

معذور ...!!!

میگفت : تقصیر خودته ! ( البته به شوخی ) میخواستی یه اسم دیگه برا خودت انتخاب میکردی تا بنده خدا ، رئیسمون اشتباه نکنه !!!

بهش گفتم : ( البته خیلی جدی ! ) اولن که اسمم خیلی هم خوبه ، بعدشم رئیس شوما بیسواده ، تقصیر من چیه ؟ تازه ایشون اگه واقعن رئیس بود ، قبل از هر تصمیمی میتونست سوابقمو از توی پرونده ام نگاه کنه ، جنسیتمو تشخیص بده بعد حکم صادر کنه ... حداقل با یه نگاه به عکس پرسنلیم متوجه میشد محاله توی صورت یه خانم یه مَن سبیل باشه و بره باهاشون عکس پرسنلی هم بگیره !

میگفت : ( البته با کلی خنده و ریسه رفتن ) خب حالا مگه چی شده ؟ بَده کسوراتت برا خودشون شدن یه وام ... ؟ برو حالشو ببر ...

بهش گفتم چه حالی اخوی ؟ اگه بعد از مدتها متوجه نمیشدم ، همین چندرغاز هم از دستم رفته بود ... 

بعد خیلی جدی و طلبکارانه نشستم روی صندلی و از همکار خوش اخلاق و خنده روئی که اونجا بود پرسیدم خدائیش بهم راستشو بگو چرا این مدت حق مسکنم کم شده بود ... قول میدم بین خودمون بمونه ...

گفت مشکلی نیست ، چیزی که عیانه ترس نداره ، برو به همه بگو ... و ادامه داد :

راستشو بخوای الان چند ماهه که رئیسمون عوض شده . خبر که داری ؟

سرمو به علامت بیخبری تکون دادم ...!

میگفت خبر داری ایشون قبل از اینکه رئیس ما بشه چیکاره بوده ؟

بازم سرمو به همون علامت بیخبری تکون دادم ...!!

با تعجب گفت واقعن از هیچی خبر نداری ؟

گفتم : واقعن !!!

گفت پس اینو داشته باش که ایشون قبلن توی بخش فنی و جاده سازی اداره کار میکرد . کارش هم گرفتن تیرک علامت برا تراز کردن راهها و جاده ها بوده . یعنی یه کار کاملن کارگری و ساده ... با حداکثر مدرک تحصیلی مورد نیاز ! یعنی سیکل !

به نظرت چی باعث شده ایشون سر از اداره ی فلاکت زده ی ما دربیاره ؟ ( چون میدید من بی خبرتر از اونی هستم که چیزی بدونم خودش چنین ادامه داد...)

همه میدونن برادر ایشون از گردن کلفتای اداره است و برا خودش برو بیائی داره ، با یه عنوان کت و کلفت مثل خودش ... خب ، چون اداره ی ما با پول و مسائل مالی ارتباط داره ، اوشون ( یعنی همون گردن کلفته ! ) بدلیل اینکه همیشه نگران حیف و میل بیت المال بوده ! تصمیم میگیره که ایشون ( یعنی برادرشون ) رو که ظاهرن کاملن بهش اطمینان داره از توی خِل و خاکا و بیابونای گرم نجات بده و برای رهائی بیت المال از چنگال مفت خورهائی که احتمالن ماها باشیم ! مستقیم بیاره و بذاره رئیس اداره مون ... !!!

خب ایشونم توی تحولی که میخواستن ایجاد کنن و توی بررسیهای اولیه و صد البته از بدشانسی شخص شخیص شما ، وقتی به فیش حقوقیتون برمیخوره متوجه میشه که اسمتون اسم یه خانمه ( بهمن ! ) ( البته به زعم ایشون ! ) و حق مسکنی که میگیری برابر حق مسکن یه آقاست ...!

وامصیبتا !!! وابیت المالا !!! کلی عصبانی میشه و به باعث و بانی این حیف و میل ها لعن و نفرین میفرسته و روی فیش حقوقی تون با خودکار قرمز مینویسه :

 " از ماه آینده برابر مقررات و ضوابط با شما برخورد بشه ...! "

ضوابط و مقررات هم یعنی کاهش حق مسکن شما تا حد حق مسکن یه کارمند خانم !

و شد اینی که بعد از ماهها دیدین و متوجه شدین ... !!!

و ما هم برابر ضوابط و مقرارت و البته دستور ایشون رفتار کردیم ... امیدوارم عذر مارو بپذیری ... ما فقط مامور بودیم و معذور ... ( و پشت این جمله اش کلی طعنه خوابیده بود ... ! مامور ... معذور ! )

و من مونده بودم که چه مامورائی که صرفن بدلیل توجیه غلط ِمعذور بودن ! دریچه ی عقل رو با یه قفل گنده ! محکم میبندن و با خیال راحت و فراغ بال دست به اعمالی میزنن که ...!!!

نظرات 53 + ارسال نظر
نسرین دوشنبه 17 اسفند 1394 ساعت 02:41 http://yakroozeno.blogsky.com/

عجب مدیران با کفایتی بر سر کارند!!!
و چه احمق بوده که حتا تشخیص نداده بهمن یه اسم کاملن مردونه است.

چرا حق مسکن خانم ها باید کمتر باشه بهمن جان؟
مگه طرز کارشون فرق داره یا ساعت کاری کمتری کار می کنند؟ فکرشو بکنید یه خانم که مادر یک یا چندتا بچه ی بی سرپرست هم باشه. مرده یا مطلقه کاری ندارم. این خانم چرا باید حق مسکن کمتر بگیره؟ فقط به جرم نداشتن مردانگی؟

تازه این یه نمونه ی خیلی کوچیک و بی آزارشه !!!
علت اینکه تشخیص نداده بهمن زنه یا مرد ، این بوده که خواسته در اولین اقداماتش خیلی سریع و کاری تاثیر بذاره ...
و اما اینکه چرا حق مسکن خانومها کمتره رو نمیدونم ولی مگه فکر میکنی حق مسکن آقایون چقده ؟
اونموقع ( یعنی چندین سال پیش ) فکر کنم حق مسکنم 1800تومن بود و اجاره خونه ای که میدادم 40000 تومن ...

محمد یکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت 21:39 http://mht19.blogfa.com/page/temp

1- طراحی قالب واکنشگرا و موبایل پسند برای وبلاگ شما (حداقل هزینه: 15000 تومان)
2- تبدیل قالب وبلاگ شما به قالب واکنشگرا و موبایل پسند که تاثیر زیادی در بهبود رتبه وبلاگ شما در موتور جستجوی گوگل دارد و تعداد بازدیدکنندگان وبلاگتان دارد. (حداقل هزینه: 5000 تومان)
3- تبدیل قالب های پیش فرض بلاگ اسکای (که دلخواه و مورد پسند شما می باشند) به قالب های واکنشگرا و موبایل پسند(حداقل هزینه: 5000تومان)
4- برطرف کردن مشکلات قالب وبلاگ (حداقل هزینه : 2000 تومان)
5- دادن افکت به قسمت های دلخواهی از وبلاگتان (حداقل هزینه : 2000 تومان)

»»» برای مشاهده قالب های ما و توضیحات بیشتر به آدرس زیر مراجعه کنید :
http://mht19.blogfa.com/page/temp

آدرس وبلاگ ما : http://mht19.blogfa.com

بررسی کردنش ضرری ندارد.
پیشاپیش از بازدیدی که انجام خواهید داد از شما بسیار سپاسگزاریم

ضمن تشکر از زحماتتون ، منم مثل اون همکارمون میتونم بگم " معذورم "

مامان نازدونه ها یکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت 20:45 http://nazdooneha.blogfa.com

موندم بهمن رو به چه نحوی تلفظ کرده که بنظرش زنونه اومده ((.

وقتی دریچه ی عقل بسته بشه دیگه تلفظ محلی از اِعراب نداره ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد